آیا می دانید چگونه باید هدف گذاری کنید تا به اهداف خود برسید؟ هدف گذاری، یکی از بهترین روشهایی است که با برنامه ریزی روزانه درست میتوانید از طریق آن، اهداف خود را تعیین کنید؛ اهدافی که میخواهید در آینده به آن برسید.اگر میخواهید کنترل زندگی خود را به دست بگیرید و هر هدف کاری و شخصی را که برایتان مهماند، از قبل شروع کنید، یادگیری روش های هدف گذاری، دانستن اهمیت هدف گذاری و رسیدن به آن، امری ضروری است.اگر روش های هدف گذاری را ندانید، به آسانی تمرکز کاری خود را از دست میدهید و از مسیر اصلی خود دور می شوید. در ادامه این پست می آموزیم چگونه هدف گذاری کنیم تا به اهداف خود برسیم.
افرادی که به اهداف خود نمی رسند و هدف گذاری آن ها با شکست مواجه می شود، برای رسیدن به اهداف خود، سرمایه گذاری احساسی نمیکنند و از لحاظ ذهنی به مقدار کافی درگیر اهداف خود نمیشوند. اغلب این افراد اهداف بسیار گسرده و نا واضحی دارند و به همین علت، انگیزه کافی برای دستیابی به اهداف خود پیدا نمی کنند. زمانی که به مراحل هدف گذاری خود فکر میکنید، این موضوع را مد نظر داشته باشید که مراحل هدف گذاری باید مشخص، قابل اندازهگیری یا یک رخداد باشند و زمان مشخص شده ای برای رسیدن به آن اختصاص داده شده باشد.در ادامه این پست، متداول ترین اشتباهات در هدف گذاری را بررسی می کنیم، که بهمنظور مشخص کردن اهداف مؤثر در کار و زندگی، باید از آنها اجتناب کنیم.
اهدافی برای خود تعریف می کنید باید با جایگاهی که میخواهید داشته باشید، روشی که برای تأثیرگذاری در زندگی شخص یا محل کار انتخاب کردهاید و همچنین خط قرمزهایتان سازگار باشند؛ برای مثال، اگر صداقت جزو یکی از خط قرمزهای زندگی شما محسوب میشود، اهدافتان نباید شما را در مسیر بروز رفتارها و فعالیت های متقلبانهای قرار دهند.
هدف گذاری درست شما را به چالش می کشد و ملزم میکند که در مسیر رسیدن به اهدافتان رشد و پیشرفت کنید ؛ پس به خاطر داشته باشید که اگر بدون رشد شخصیتی یا هرگونه تلاشی اضافه ای میتوانید به هدفتان برسید، در واقع هدفی برای خود مشخص نکردهاید؛ بلکه تنها یک سری اقدامات برای بهبود اوضاع خودتان تعیین و انجام داده اید
شما مسئول زندگی و کارهای خود هستید؛ این درست همان چیزی است که در کنترل مستقیم شما قرار دارد؛ علاوه براین، هدف گذاریهایی که به مهارت افراد دیگر نیازمند است، موفقیت شما را در حیطه کنترل آنان قرار میدهد؛ پس این مورد را به خاطر داشته باشید که اهدافتان را روی افرادی متمرکز کنید که به آنها اعتماد کامل دارید در غیر این صورت هدف گذاری شما با شکست بزرگی مواجه می شود.
این موضوع بدیهی است که هیچ یک از ما نمیخواهیم فرد فقیر، بیمار و نگون بختی باشیم؛ بنابراین تعیین چنین خواستهای، آسان است؛ با این حال، باید بدانیم که دقیقا باید چه فعالیت هایی را انجام دهیم و برای دانستن این موضوع نیز باید بدانیم که قصد داریم به چه اهدافی برسیم. برای این منظور می توان روی جنبه مثبت هرکار تمرکز کرد؛ به عنوان مثال، میتوانیم اهدافی مانند ثروتمندتربودن، سالم تر بودن و شادتر زندگی کردن را داشته باشیم؛ و در آخر اهداف دقیق تری در راستای رسیدن به آن تعیین کنیم.
بعد از دانستن علت شکست هدف گذاری ها، دانستن اینکه چرا باید اهداف قابل اندازه گیری باشند امری ضروری است؛ چراکه با دانستن این موضوع میتوانید با برنامه ریزی و مدیریت کارها عملکرد روزانه خود را ارزیابی و اندازهگیری کنید و علاوه براین در طول مسیر دستیابی به اهداف تغییراتی را به وجود آورید. هنگامی که شما یک هدف قابلاندازه گیری دارید و پیشرفت خود را بررسی میکنید، میتوانید به محدودههایی که شما را به اهدافتان نزدیک تر میکنند، وسعت ببخشید و در قسمتهایی که شمارا از اهدافتان دور می کند، تغییراتی اعمال کنید.
در ادامه به چند نمونه از اهداف قابل سنجش مبتنیبرعدد در هدف گذاری می پردازیم:
تعیین اهداف بلندمدت به زبان ساده، شفاف سازی اهداف موردنظرتان در زمان مشخص شده ای در آینده است. این اهداف میتوانند مربوط به کار یا زندگی شخصی شما باشند.اهداف خود را با انتخاب یک چهارچوب زمانی و با توجه به آن کس که در آینده میخواهید باشید و آن چیزی که در آینده میخواهید داشته باشید، مشخص کنید. اغلب دورههای زمانی که بسیاری از افراد برای هدف گذاری بلندمدت استفاده می کنند، ۲۵، ۱۰، ۵ یا ۳ سال می باشد.هنگام مشخصکردن ضربالاجل، دقت داشته باشید که اهداف کمی را برای دستیابی در آن بازه زمانی مشخص، تعیین کنید تا بهتر بر روی آن تمرکز کنید. زمانی که اهداف بیشتری را بهطور هم زمان مد نظر دارید، به جای تمرکز بر آنها، با مشکلات زیادی مواجه می شوید و در نتیجه از مسیر اهداف خود دور می شوید.
بعد از مشخص کردن اهداف بلند مدت، نوبت به تعیین اهداف کوتاه مدت است. برای اینکه اهدافتان را گسترش دهید و به شغل و زندگی خود انگیزه ببخشید، تعیین اهداف کوتاه مدت امری ضروریست.رسیدن به اهداف، در صورتی که ضربالاجل کم باشد، بسیار راحت تر است. زمانی که هدف گذاری قابلاندازهگیری و زمان کمتری دارید، متمرکز تر با با انگیزه تر میشوید.مانند تعین اهداف بلند مدت می بایست در چارچوبی زمانی مشخص شده ای اهدافتان را تعیین کنید. برای شروع میتوانید یک بازهی زمانی ۹۰روزه را مدنظر داشته باشید، اما این برنامه با اهداف ماهانه، روزانه و سایر اهداف عملکردی نیز قابل اجرا است. بنابراین اگر هدف گذاری های مهمی دارید و میخواهید در کمترین زمان با برنامه ریزی روزانه به آنها برسید، اهداف کمی را برای یک دوره زمانی خاص تعیین کنید.
برخی از افراد فعالیت های خود را در دورههای ماهانه، هفتگی و حتی روزانه ارزیابی میکنند. اما برای انجام این فرایند یک روش درست و یک روش غلط وجود دارد.بسیاری از افراد برای دستیابی به اهدافشان به چالش های پیچیده ای کشیده میشوند، زیرا آنها فقط مسیر پیش رو را بررسی می کنند که این همان روش اشتباه است. هنگامی که شما مسیر باقیمانده را اندازه میگیرید، ممکن است اهدافتان را دست نیافتنی و دشوار ببینید. اگر پیشرفتی را که مدنظر داشتید به دست نیاورید، ممکن است تسلیم شوید، تواناییهای خود را زیر سؤال ببرید و از هدف خود دور شوید.