بسیاری از مدیران شرکت های بزرگ و کوچک، برنامه ها و نرم افزار ها را در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک ادغام میکنند تا یک راهکار برنامه ریزی ساده ایجاد کنند. اما پیش از انتخاب و پیاده سازی نرم افزار مدیریت وظایف و برنامه ریزی کارها مشخص کردن مراحل برنامه ریزی در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک بر اهداف استراتژیک، کلیدی است. این کار به شما کمک میکند تا ایده روشنی برای هدف گذاری کارهای خود داشته باشید. با داشتن برنامه ریزی برای کارها انجام پروژه های بزرگ بسیار آسان تر می شود. علاوه براین با برنامه ریزی کارها و وظایف میتوانید بین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود تعادل برقرار کنید و وظایفتان را بر اساس اولویتشان دسته بندی کنید. در ادامه این پست به موارد زیر می پردازیم:
برنامه ریزی استراتژیک یک فرآیند برنامه ریزی چند مرحله ای است که محدوده و مدت یک پروژه را مشخص می کند. همچنین این برنامه ریزی شامل چندین بخش کلیدی، از جمله اهداف شخصی، اهداف سازمان ، مجموعه ای از اهداف استراتژیک، و همچنین برنامه ای برای مدیریت و دسته بندی اهداف است.برنامه ریزی استراتژیک مؤثر مستلزم تلاش هر یک از اعضای تیم است. این نوع برنامه ریزی شامل شفاف سازی موقعیت، تعیین اهداف، توسعه و اجرای برنامه ها و ارزیابی کارها است. شرکت شما باید اهداف خاص خود را تعیین کند و همچنین باید بتواند به تغییراتی که در کار رخ میدهد پاسخ دهد.
فرآیند مدیریت استراتژیک چیزی بیش از مجموعه ای از قوانین است که باید از آنها پیروی کرد. برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت موقعیت استراتژیک یک شرکت یک جزء اساسی و مهم در مدیریت است و به تمرینی در اقتصاد یا تئوری مدیریت خلاصه نمی شود.
مدیریت استراتژیک باید به بهترین وجه اجرا شود تا همه افراد شرکت استراتژی را درک کنند. مدیران ابتدا باید استراتژیک طراحی کنند و سپس استراتژی را در فرآیند مدیریت اعمال کنند.
اولین گام در توسعه یک استراتژی، بررسی تمام اطلاعات به دست آمده در طول تجزیه و تحلیل است. قسمت هایی را که شرکت باید برای منابع خارجی درخواست کند مشخص کنید و مشخص کنید که در حال حاضر چه منابعی برای دستیابی به اهدافی که تعریف کرده اید دارد.
پس از تعیین اولویت ها، شروع به تدوین استراتژی می کنید. در اینجا شما در مرحله مدیریت استراتژیک هستید. برای مثال وضعیت تجاری و اقتصادی در نوسان است و اجرای موفقیت آمیز استراتژی شما برای موفقیت شرکتتان بسیار مهم است. همچنین بسیار مهم است که یک رویکرد جایگزین ایجاد کنید که هدف آن برنامه های گام به گام باشد.
اگر استراتژی که برنامه ریزی شده با ساختار فعلی شرکت سازگار نیست، باید یک ساختار جدید ایجاد شود. همه افراد در سازمان شما باید بدانند که چگونه مسئولیت ها و وظایف آنها با اهداف کلی سازمان مطابقت دارد. حفاظت از منابع و تامین مالی پروژه نیز مهم است. پس از تامین بودجه و آماده شدن کارکنان، می توان طرح را به موقع اجرا کرد.
راهکار برنامه ریزی استراتژیک به بهترین شکل از طریق اهداف و مقاصد شرکت شما و همچنین اهداف کل سازمان قابل درک است. قبل از اینکه از آن به عنوان راهنمای تلاش های سازمان خود استفاده کنید، به یاد داشته باشید که هیچ رویکرد واحدی برای برنامه ریزی استراتژیک وجود ندارد.هیچ راه درست یا غلطی برای برنامه ریزی استراتژیک وجود ندارد. موقعیت استراتژیک خود را تعیین کنید، اهداف را تعیین کنید، برنامه را توسعه و اجرا کنید، اهداف را ارزیابی و اندازه گیری کنید، و از قبل یک مسیر روشن ایجاد کنید تا بدانید چگونه می خواهید ادامه دهید.
برای تدوین یک بیانیه هدف وقت بگذارید و با آن طوری رفتار کنید که انگار در حال نوشتن کتاب هستید. اجازه دهید افراد دیگر آن را بخوانند و آنچه را که فهمیدند به شما بگویند. به بیانیه فعلی خود نگاهی انتقادی بیندازید، با تیم خود روی چندین پیش نویس کار کنید و برای توسعه بیانیه های هدف خود زمان بگذارید.بیانیه هدف ایجاد کنید که هدف سازمان را توصیف کند. باید به مشتریان، کارمندان و دیگران بگوید که متعهد به انجام چه کاری است. ماموریت و اهداف شما باید به عنوان راهنمای سنجش عملکرد شما باشد و اهداف را به گونه ای جهت دهد که با استراتژی شرکت همخوانی داشته باشد. شما می خواهید آنچه را که سازمان شما انجام می دهد به صورت مختصر توصیف کنید تا بینشی از ارزشی که ایجاد می کنید و ماهیت کسب و کار خود را به دست آورید. بیانیه هدف شما اساس برنامه استراتژیک شماست و نقشه راه جایی است که می خواهید بروید. به همه افراد سازمان بگویید که چه کاری باید انجام دهید و چگونه باید برای آن اقدام کنید.
برنامه استراتژیک خود را در نظر بگیرید و یک پاراگراف کوتاه در مورد اینکه کجا می خواهید باشید و چه اهدافی برای حمایت از چشم انداز خود دارید بنویسید. در مورد بیانیه هدف خود و اینکه چگونه می خواهید در آینده به این هدف برسید فکر کنید.در چارچوب فرآیند برنامه ریزی استراتژیک، باید فرآیندها و موقعیت های داخلی را نیز شناسایی کنید که ممکن است در آینده بر شما تأثیر بگذارد و توانایی شما برای اجرای برنامه ریزی شده را داشته باشد.اگرچه یک سازمان نمی تواند قبل از ایجاد یک برنامه استراتژیک، تمام تغییرات احتمالی را پیش بینی کند، اما باید در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک اقداماتی را انجام دهید تا اطمینان حاصل کنید که برنامه هایی که ایجاد می کنید به اندازه کافی انعطاف پذیر هستند تا تغییرات غیرمنتظره را مدیریت کنند.
یک برنامه عملیاتی ایجاد کنید که به کارکنان شما اطلاع دهد و آنها را مسئول نتایج کند. با در نظر گرفتن منابع داخلی و خارجی، باید از همان ابتدا افراد مناسب را درگیر کنید. این مرحله از آمادگی، زمینه را برای پیشرفت کار آماده می کند و به شما کمک می کند تا استراتژی های داخلی و خارجی خود را درک کنید. این مفید است زیرا شما می توانید تصمیم بگیرید که کجا بروید و چگونه به آنجا بروید.
پس از ایجاد موقعیت فعلی در بازار، اهدافی را تعیین کنید و به برآورده کردن انتظاراتی کمک کنید که واضح و قابل سنجش هستند تا به شما در دستیابی به اهداف و ابتکارات استراتژیک بلندمدت مشخص شده در مرحله اول کمک کنند.این مرحله شامل شناسایی اهداف کوتاه مدت و بلند مدت است. اولاً تعیین اهداف و ثانیاً ایجاد فرآیند دستیابی به آنها. هدف شفاف سازی چشم انداز شرکت و انطباق فرآیندها با کارمندان با دادن وظیفه به هر یک برای تکمیل است.
تجزیه و تحلیل دقیق کلید این مرحله است زیرا اطلاعاتی که ارائه می دهد دو مرحله بعدی را شکل می دهد. بینش های حاصل باید جزئی، واقع بینانه و همسو با ارزش ها و دیدگاه ها باشد. به عنوان یک قاعده، آخرین مرحله در مرحله نوشتن بیانیه هدفی است که به قلب اهداف برای سهامداران و کارمندان می رسد.تجزیه و تحلیل باید بر درک وضعیت فعلی شرکت، وضعیت مالی و چشم اندازهای آن و شناسایی ابتکاراتی که به رشد آن کمک می کند متمرکز شود. تمام اطلاعات مربوط به اجرای این چشم انداز را جمع آوری کنید، مانند طرح تجاری، داده های مالی، برنامه های استراتژیک ، استراتژی کسب و کار و سایر اطلاعات مرتبط.هر گونه مسائل بیرونی یا داخلی را که ممکن است بر اهداف شما تأثیر بگذارد را بررسی کنید و مطمئن شوید که تهدیدها یا فرصت هایی را که ممکن است در این مسیر به وجود بیاید تشخیص دهید.
این کار به ایجاد فهرستی از اهداف استراتژیک برای پیگیری و تعیین اینکه کدام ابتکارات دارای اولویت پایین هستند کمک می کند.این مراحل چارچوبی را برای مقامات فراهم می کند تا از رویکردی دقیق به برنامه ریزی استراتژیک اطمینان حاصل کنند که به طور مؤثر اجرای موفقیت آمیز ابتکارات حیاتی را اولویت بندی می کند، در حالی که برنامه های استراتژیک عملکردی مبتنی بر تقویم هستند و بیشتر شبیه ارزیابی مجدد دائمی اولویت ها هستند.در ادامه روند تعیین و برنامه ریزی اهداف را توضیح می دهیم. این روشی است که توسط سازمان ها برای تدوین یک برنامه استراتژیک برای دستیابی به اهداف بلند مدت استفاده می شود.
خواه تنظیم جدول زمانی، سرمایه و منابع باشد یا اهداف خاصی که با مأموریت و جهت سازمان شما سازگار است، اهداف هوشمند بهترین راه برای دستیابی و سنجش موفقیت هستند.این مرحله استراتژی شما را برای دستیابی به اهداف تعیین می کند و جدول زمانی را برای ارتباط موثر مسئولیت ها تعیین می کند.
ارزیابی موفقیت آمیز یک استراتژی با تعریف پارامترهایی که باید اندازه گیری شوند آغاز می شود. این شامل اقداماتی برای ارزیابی و کنترل استراتژی است. پیشرفت واقعی با مقایسه نتایج واقعی با نتایج طرح تعیین می شود.در صورت عدم موفقیت اقدامات، فرآیند مدیریت استراتژیک تکرار و تصحیح می شود تا مشخص شود آیا استراتژی شرکت را در جهت اهدافش حرکت نمی دهد یا خیر. نظارت بر مشکلات داخلی و خارجی نیز به شما این امکان را می دهد که به تغییرات قابل توجه در محیط کسب و کار خود پاسخ دهید.بخش مهمی از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک ارزیابی مهارت های کارکنان و دیدن اینکه آیا آنها می توانند به اهداف مورد نیاز خود دست یابند یا خیر است. همانطور که مسائل داخلی و خارجی تکامل می یابند، داده های جمع آوری شده در این مرحله می توانند برای کمک به شما در استراتژی های آینده ذخیره شوند. اشتباهات در مراحل اولیه برنامه استراتژیک شما می تواند اثرات و پیامدهای منفی قابل توجهی در آینده داشته باشد.
این مرحله ، اجرای استراتژی نیز نامیده می شود، یعنی فرآیند تعریف یک رویکرد کلی. در این مرحله از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک، مدیران با این سوال مواجه می شوند که برای استراتژی جدید چه چیزی لازم است و چه نوع استراتژی خواهد بود و همچنین مراحل اجرای استراتژی چیست؟فرآیند برنامه ریزی استراتژیک روشی است که توسط سازمان ها برای تدوین استراتژی برای دستیابی به اهداف کلی و بلند مدت استفاده می شود. چندین جنبه دیگر از فرآیند برنامه ریزی وجود دارد که می تواند در ایجاد یک استراتژی تجاری گنجانده شود. روشها از رویکرد برنامه ریزی پروژه، که در آن سازماندهی و تفویض وظایف برای پروژههای خاص استفاده میشود، تا برنامهریزی استراتژیک، که به شما امکان میدهد هدف، چشمانداز و اهدافی را برای کل سازمان تعریف کنید، متفاوت است.نقشه استراتژی ابزاری عالی برای تجسم کل برنامه شماست. هرکسی در سازمان شما ممکن است برای رسیدن به اهداف خود بیشتر تلاش کند. این همچنین به شما امکان می دهد تا عملیات بازار خود را دنبال کنید و فرصت هایی برای پیشرفت پیدا کنید.عوامل خارجی نیز برای کیفیت استراتژی بسیار مهم هستند، مانند شرایط بازار، محیط کسب و کار و عوامل خارجی. برنامه ریزی استراتژیک باید انعطاف پذیر باشد، زیرا استراتژی ها باید در طول زمان تغییر کنند، به ویژه با توجه به تغییر شرایط کسب و کار.اجرای موثر یک استراتژی کلید رشد کسب و کار شما است و از آنجایی که بازار و شرایط اقتصادی پویا هستند، ایجاد راه حل های جایگزین بسیار مهم است.
مرحله نهایی در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک شامل ایجاد بازخورد لازم برای اجرای استراتژی است. این شامل ارزیابی اجرای یک برنامه استراتژیک به صورت گذشته نگر و ارزیابی تأثیر آن بر تجارت است.اقدامات و پاسخگویی به همان اندازه برای موفقیت یک برنامه استراتژیک و اجرای آن مهم هستند. همچنین مهم است که افراد درگیر در این فرآیند برنامه استراتژیک در قبال وظایفی که به آنها محول شده و عملکردشان پاسخگو باشند.اگر استراتژی تجمعی با فعالیت های تجاری موجود مطابقت نداشته باشد، ساختار جدیدی برای استراتژی باید بررسی شود. با ترسیم فرآیند، می توانید یک استراتژی جامع را به یک برنامه مشخص تبدیل کنید.یک ارزیابی استراتژیک موفق با تعریف پارامترهایی که باید اندازه گیری شوند، از جمله اقدامات ارزیابی و کنترل استراتژی آغاز می شود. اولویت های برنامه استراتژیک را می توان برای در نظر گرفتن تعدیل های جدید کسب و کار و اطمینان از اینکه اهداف بر اساس محیط دائما در حال تغییر درون سازمان است، بازنگری و تجدید نظر کرد.
یک مشاور استراتژی به شما کمک می کند تا راه حل های سفارشی برای کسب و کار خود و اهداف قابل اندازه گیری را در طول فرآیند مدیریت کارها برنامه ریزی استراتژیک ایجاد کنید. ما از شما می خواهیم فردی را انتخاب کنید که ماموریت شما را درک کند و توانایی انجام کار را قبل از شروع کار با هم داشته باشد. به طور خلاصه، پیروی از مراحل فرآیند برنامه ریزی استراتژیک تضمین نمی کند که شما تصمیمات درستی بگیرید یا استراتژی شما به درستی اجرا شود. قبل از اینکه برای حرکت بعدی خود برنامه ریزی کنید، به یاد داشته باشید که راهکار برنامه ریزی استراتژیک واقعاً مؤثر مستلزم درک قوی از مأموریت، اهداف شرکت و همچنین چشم اندازی روشن برای آینده است.